وقایع نگاری یک جنایت از پیش اعلام شده
نویسنده:
گابریل گارسیا مارکز
مترجم:
ایرج زهری
امتیاز دهید
✔️ وقایعنگاری یک مرگ از پیش اعلام شده داستانی از گابریل گارسیا مارکز است که به روابط سنتی و ناموس پرستی اهالی آمریکای لاتین میپردازد. کتاب برای نخستینبار در سال ۱۹۸۱ به چاپ رسید.
ماجرا روایت روزنامهنگارانه ای است از کشته شدن جوانی به نام سانتیاگو ناصر به دست دو برادر؛ مرگی که بعد از گذشت بیش از بیست سال هنوز دست از سر شاهدانش برنداشته، مرگی از پیش اعلام شده که همه از آن خبر داشتند.
در یک روستای کوچک در نزدیکی دریای کاراییب و در یک منطقه دور افتاده در کلمبیا بایاردو سان رومان ثروتمند و تازهوارد، با آنخِلا بیکاریو ازدواج میکند و پساز جشن، تازه عروس و داماد به خانه جدیدشان میروند. در شب زفاف بایارد متوجه میشود که نو عروس او باکره نبوده بعد از آنکه داماد از این موضوع آگاه میشود به همراه همسرش به خانه پدری او میروند و جریان را به اطلاع آنها میرساند. آنخلا، گناهکار را جوانی به نام سانتیاگو ناصر معرفی میکند که از همسایههای خانواده بیکاریو در روستا میباشد. برادرهای انخلا پدرو و پابلو آماده دفاع از آبروی خانواده میشوند. آنها به اکثر اهالی روستا اعلام میکنند (برای رهایی از این شرمندگی) بهطور یقین سانتیاگو را خواهند کشت؛ ولی درآن لحظه هیچکس اقدام مؤثری برای جلوگیری از کشتن سانتیاگو انجام نمیدهد چون بسیاری از روستاییان حرفهای برادران بیکاریو را جدی نگرفتند وعدهای هم خیال میکردند که سانتیاگو در جریان موضوع است...
بیشتر
ماجرا روایت روزنامهنگارانه ای است از کشته شدن جوانی به نام سانتیاگو ناصر به دست دو برادر؛ مرگی که بعد از گذشت بیش از بیست سال هنوز دست از سر شاهدانش برنداشته، مرگی از پیش اعلام شده که همه از آن خبر داشتند.
در یک روستای کوچک در نزدیکی دریای کاراییب و در یک منطقه دور افتاده در کلمبیا بایاردو سان رومان ثروتمند و تازهوارد، با آنخِلا بیکاریو ازدواج میکند و پساز جشن، تازه عروس و داماد به خانه جدیدشان میروند. در شب زفاف بایارد متوجه میشود که نو عروس او باکره نبوده بعد از آنکه داماد از این موضوع آگاه میشود به همراه همسرش به خانه پدری او میروند و جریان را به اطلاع آنها میرساند. آنخلا، گناهکار را جوانی به نام سانتیاگو ناصر معرفی میکند که از همسایههای خانواده بیکاریو در روستا میباشد. برادرهای انخلا پدرو و پابلو آماده دفاع از آبروی خانواده میشوند. آنها به اکثر اهالی روستا اعلام میکنند (برای رهایی از این شرمندگی) بهطور یقین سانتیاگو را خواهند کشت؛ ولی درآن لحظه هیچکس اقدام مؤثری برای جلوگیری از کشتن سانتیاگو انجام نمیدهد چون بسیاری از روستاییان حرفهای برادران بیکاریو را جدی نگرفتند وعدهای هم خیال میکردند که سانتیاگو در جریان موضوع است...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی وقایع نگاری یک جنایت از پیش اعلام شده